آن کشتی شدید و خونین نزدیک به سی دقیقه به طول انجامید، سپس دیدون شروع به پیشروی کرد. کمان بزرگ او به آرامی در کنار ققنوس زمین می خورد . این اسلحه از خط دومین دوتایی اسلحه مهم در عرشه اصلی بریتانیا عبور کرد. شعله های آتش آن در همان لحظه، ریل های سر مرد فرانسوی را به تراشه درآورد و بازی کمان او را از بین برد. تفنگ به تفنگ دو کشتی پشت سر هم برای حمل آورده شد.
اما در این رقابت نزدیک و مرگبار، فونیکس برتری داشت. اسلحههای او سبکتر بودند، مردانش بهتر حفاری میکردند، و انرژی شدید آنها فرانسویها را تحت فشار قرار میداد. در حال حاضر، دیدون ، در حالی که پیشانیاش میلرزید، دکل اصلیاش از بین رفته، عرشههایش خرابهای آغشته به خون بود، از جلوی شلیک گلوله خارج شد.
در پیچ و خم بین دو کشتی، مگس پرچمدار سفید بریتانیایی در انتهای گاف روی پیشقلعه دیدون افتاد . فرانسویها آن را پاره کردند و در حالی که کشتیها از هم جدا میشدند، پیروزمندانه دقیق آن را از پشت دیدون تکان دادند . در واقع، تمام رنگهای ققنوس به یک شکل ناپدید شده بود، و تنها پاسخی که تارهای بریتانیایی خشمگین میتوانستند به توهین به دیدون بدهند این بود.
که فوراً پرچم یک قایق را به تخته بزرگ کوبیدند و یونیون جک به آن انتهای سمت رفال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است حیاط-بازوی جک متقاطع آنها.
باد افتاده بود. هر دو کشتی در حال حاضر در حالت نیمه شکسته و بدون شلیک گلوله یکدیگر قرار داشتند و این مسئله مطرح شد که کدامیک می تواند به زودی آسیب ها را ترمیم کند و چجوریه دوباره در شرایط جنگ قرار گیرد. هر دو کشتی، همانطور که اتفاق افتاد، مبارزه را با تقریباً تمام بومها شروع کرده بودند، و از دکلهای تکه تکه شدهشان، بادبانها اکنون یک شبکه وحشی از ژندهها آویزان بودند.
در هر کشتی مسابقه ای ناامید کننده برای انجام تعمیرات آغاز شد. روی عرشههای مرد فرانسوی صدایی از صداها، فریادهای افسران، هیاهوی صدای مردان بلند شد. از سوی دیگر، انگلیسی ها در سکوت غم انگیز و منظم، بدون هیچ صدایی جز دستورات خونسرد و شدید افسران، کار می کردند. در چنین مسابقهای، انگلیسیها مطمئناً پیروز جواب میشدند و ثروت به آنها کمک کرد. دو کشتی به شدت در موج بی باد می غلتیدند.
و کمی قبل از ظهر انگلیسی ها دیدند که پیشانی مجروح دشمن خود ناگهان با تمام بومش بر عرشه های دیدون بدبخت سقوط کرد . این امر به انگلیسی ها قوت تازه و شادی بخشید. سوراخهای گلوله بسته شدند، اسلحهها دوباره نصب شدند، پرانتزهای تازه رو به رو شدند، دکلهای پارهشده به هم متصل شدند، بومهای جدید پخش شد. باد دوباره آهسته وزید.
و کمی بعد از ظهر، فونیکس ، واقعاً جفتی به شدت کتک خورد، اما در حالت جنگ، با اسلحههای پر شده، و بازماندگان خدمهاش در محل، روی Didon فرود آمدند و موقعیت او را در وضعیت آب و هوای کشتی گرفتند. تعظیم. درست زمانی که کلمه “آتش!” قرار بود داده شود، پرچم دیدون با اکراه به پایین اهتزاز شد. او زده بود!
- ۰ ۰
- ۰ نظر